اول دفتر
دفتر شعر
دفتر مجازی شعر
فهرست شاعران
آرشیو موضوعی شعر و جستجو
فیدخوان شعر
مقالات و یادداشت ها
کتابخانه
ویژه نامه ها
شعر فاطمی
شعر انتظار
شعر انقلاب اسلامی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب رمضان 1402
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 97
قیصر امین پور
بهار و انتظار
شعر عاشورایی
شعر دفاع مقدس
شهید سیدحسن نصرالله
شعر برای حاج قاسم سلیمانی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان ۱۳۹۶
ویژه نامه فاجعه منا
شعر پاییز
شعر اربعین
برای ایران
شهید جمهور، مجموعه اشعار برای شهید ابراهیم رییسی
شعر برای شهید محسن فخری زاده
رمضانیه
ویژه نامه شعر وحدت اسلامی
شعر رضوی
شعر فلسطین - شعر ضد صهیونیستی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب، رمضان 1403
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 98
نجمه زارع
شعرخوانی شاعران آیینی در محضر رهبر حکیم انقلاب ۱۳۹۵
|
ورود
|
ورود
اول دفتر
+
دفتر شعر
دفتر مجازی شعر
فهرست شاعران
آرشیو موضوعی شعر و جستجو
فیدخوان شعر
مقالات و یادداشت ها
کتابخانه
+
ویژه نامه ها
شعر فاطمی
شعر عاشورایی
شعر اربعین
شعر رضوی
شعر انتظار
شعر دفاع مقدس
برای ایران
شعر فلسطین - شعر ضد صهیونیستی
شعر انقلاب اسلامی
شهید سیدحسن نصرالله
شهید جمهور، مجموعه اشعار برای شهید ابراهیم رییسی
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب، رمضان 1403
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب رمضان 1402
شعر برای حاج قاسم سلیمانی
شعر برای شهید محسن فخری زاده
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 98
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان 97
شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب - رمضان ۱۳۹۶
رمضانیه
نجمه زارع
قیصر امین پور
ویژه نامه فاجعه منا
ویژه نامه شعر وحدت اسلامی
شعرخوانی شاعران آیینی در محضر رهبر حکیم انقلاب ۱۳۹۵
بهار و انتظار
شعر پاییز
شاعران
جهت استفاده از این ماژول وارد "تنظیمات ماژول" شده و آن را پیکربندی نمایید.
اشعار حمید درویشی
متولد:
بنشین تو در آغوش پدر تا که بگویم / حمید درویشی
ای دخترم! ای نوگل زاییده ی پاییز
ای خانه ام از عطر دلاویز تو لبریز
یاقوت تراشیده ی پیوند دو بی تاب
الماس درخشنده ی شیرین شکرریز
ای ناز تو اندازه ی خورشید زمستان
زیبایی لب های تو با غنچه گلاویز
ای ریخته مهر تو به دامان عروسک
دستی بکش از مهر به دستان پدر نیز
بنشین تو در آغوش پدر تا که بگویم
از زندگی و پند بپرهیز و نپرهیز
از شادی و شیرینی فردای قشنگت
از تلخی دلخون شدن از غصه ی هرچیز
از قصه ی تنهایی و دوری و صبوری
از عشق و غم و شادی دوران بلاخیز
ای ناز شکرریز! تو دنیای پدر باش
من خسته ام از چرخش دنیای غم انگیز
1584
0
4.5
ما چون درختانی کنار چشمه هستیم / حمید درویشی
از شوری چشم اهالی ترس دارم
از مردمان این حوالی ترس دارم
از خود که گاهی آب هستم گاه آتش
از این دل حالی به حالی ترس دارم
از این که ما مثل دو تا ماهی بچرخیم
در برکه های بی خیالی ترس دارم
هرچند با تو شادمانم لحظه ها را
همواره از آغوش خالی ترس دارم
ما چون درختانی کنار چشمه هستیم
با این همه از خشکسالی ترس دارم
شیرین من! پنهان کن از مردم خودت را
از شوری چشم اهالی ترس دارم
1015
0
2.67
کنار سر کسی آرام خوابش برده است انگار / حمید درویشی
زمین از کربلا تا شام باران خورده است انگار
در این شام غریبان ماه هم افسرده است انگار
یتیمان می رسند و چشم خون بر آستین دارند
دل هر میهمان از میزبان آزرده است انگار
مگر راه عبور آب را بر باغ ها بستند
که حتی غنچه ی نشکفته هم پژمرده است انگار
سری می آید اما حیف با او نیست آغوشی
کنار سر کسی آرام خوابش برده است انگار
ندارد تاب دلتنگی، خرابه جای ماندن نیست
قفس را باز کن دیگر! پرنده مرده است انگار
1279
0
5